شیخ مفید (ره) در کتاب ارشاد، نقل می کند: مردی از خویشان امام سجّاد علیه السّلام نزد آن حضرت آمد و در برابرش ایستاد و سخنان تندی گفت و به حضرت دشنام داد. امام سجّاد علیه السّلام به او پاسخ نداد، تا او رفت، امام سجّاد علیه السّلام به همنشینان خود فرمود: آنچه این مرد گفت، شما شنیدید، اکنون دوست دارم همراه من بیائید تا نزد او برویم، و پاسخ مرا به او بشنوید». آنها عرض کردند: می آییم، و ما دوست داریم، تو هم پاسخ او را بگوئی، و ما هم [آنچه می توانیم ] به او بگوئیم.